آتیش بازی چهارشنبه سوری
چهارشنبه سوری بهت حسابی خوش گذشت، رفتیم بیرون و با هم آبشار و مجیک وود هایی رو که چند روز پیش خریده بودیم رو روشن کردیم . هر چند شما هاج و واج داشتی اونارو نیگا میکردی، انگار با خودت میگفتی چه خبره؟؟؟؟اینا دارن چی کار میکنن.!!!! بعدشم رفتیم پیش آتیشی که همسایه ها انتهای کوچه روشن کرده بودن، حسابی بهت خوش گذشت، تازه فهمیدی چه خبره. خواستیم بیایم خونه ، همینکه از در حیاط اومدیم تو ، زدی زیر گریه و با دستت بیرون رو نشون میدادی و میخواستی بری بیرون. بابایی و مامانی هم دلشون نیومد شما ناراحت شی واسه همین دوباره برگشتیم به کوچه و رفتیم کنار آتیش. هر چه خواستم کنار آتیش تنهایی بایستی که ازت یه عکس تکی بگیرم ، نشد که نشد ....فکر کنم دودش و حرا...
نویسنده :
مامان لیدا
13:03